به ارسطو گفتند : مگر تو شاگرد افلاطون نیستی ؟
گفت : هستم و به این شاگردی افتخار می کنم .
گفتند : چرا با نظرات استاد خود به مخالفت برخاستی ؟
گفت : استادم را دوست دارم اما حقیقت را بیشتر دوست دارم !
پس از گذشت سالها ، همه پذیرفتند که نظرات ارسطو نسبت به افلاطون بسیار دقیقتر و علمی تر بوده است ...
حقیقت ، انتخابی است با کمترین هزینه .........
نمی پذیریم حقیقت ، حقیقت است ... چگونه بپذیریم رویا ، رویاست ...!
عالی!
نگی کم نوشتی ها. اینقدر کامل بود این نوشته که دیگه چی می مونه آدم بگه؟
:-)
کلامی بود در خور تامل..روزبه
گفتم: خدایا چشمی بر من عطا کن حقیقت بین، کلامی حقیقت گوی، مرامی حقیقت پیشه و دلی حقیقت جو .و او گفت: من تمامی اینها را بر تو ارزانی داشتم، اما تو آنها را ارزان از دست دادی. گفتم: خواهان دوباره آنها هستم. گفت: اگر چه به آسانی آنها را از دست دادی ، اما برای گرفتن دوباره آنها بهای زیادی باید بپردازی. وقتی بهای آنها را گفت، فهمیدم دانستن و بیان حقیقت آنقدرها هم کم هزینه نیست.
موفق باشید.
گرچه هیچ از این جناب ارسطو و ایضاً استادش خوشم نمیآید اما خوب حرفهای خوبشان را که نمی شود انکار کرد.
احقیقت انتخاب هست اما راستش این هزینه اش ...
یک حدیث هم از حضرت محمد (ص) است که هیچگاه حقیقت را فدای مصلحت نکنید... کاش همه ما مسلمانها فقط به این یک حدیث گوش می سپردیم
چاهی باید و سری پر شور وچشمانی ابری که تمامی بهای حقیقت را در آن گر یست . بهای گزا ف حقیقت در تهاتر معامله ایست با خدا ، آنگاه که بدانی این وظیفه زمان نمی شناسد درهمواره های زمان فهم تا زمان خاموشی انسان ...
(پایدار وپیروز باشی )