همه آمدند ... آنکه بایست ( باید ) ، نیامد . .. از مقتضیات طالع واژگون ، و از گردشهای ناهنجار گردون دون است ، یار می باید و نمی آید ، غیر می آید و نمی باید .
حاشا که از زمان جدائی تا حال ، یک نفس بی یاد شما گذشته ، یا نقش خیال و آرزوی وصال از دیده و دل محو گشته باشد ...
اونایی رو که خودت نمی نویسی و از این ور اون ور کش ! میری بی زحمت منبع و ماخذش رو هم بنویسی بد نیستا !!!
خیلی قشنگ بود. لطیف شاعرانه...
خوبه..
دست شما درد نکنه...
لطف کردید...
خیلی قشنگ و متنوع مینویسی بهت تبریک میگم
و ممنون از این که به وبلاگ من و سارس هم سر زدی
دوست من
خیلی لطافت بود..خودتون نوشتید؟
توی وب گردیها شما رو پیداکردم متنهای این صفحه رو خوندم خوشم امد و لینک دادم موفق باشید
با سلام خدمت شما دوست عزیز
اگه ممکنه به من کمک کنید
استاد دانشگاه ما ۱۰ تحقیق در مورد گزینه های زیر داده که باید به لخواه یکی را انتخاب کنیم و در موردش یه ۱۲ صفحه ای بنویسیم و کنفرانس بدیم
برس بدادم
۱ـ ارتباط نیما با شهریار
۲ـ مقایسه جایگاه نیما با ردوکی
۳ـ طنز پردازی نسیم شمال
۴ـ عاشورا و جلوه های ان در ادب معاصر
۵ـ مفهوم رند در شعر حافظ
۶ـ مقایسه طنز کلاسیک و طنز معاصر
۷ـ رابطه گویش گیلکی و طنز
۸ـ ویژگی شعر صائب تبریزی
۹ـ سیمای پیامبر اعظم در ادب فارسی
۱۰ـ جلوه های عرفان در سیره نبوی
در صورت امکان کمک کنید
تشکر
mansour_60top@yahoo.com