-
انتخابات در راه است.
21 خرداد 1384 23:59
تصمیم جدی گرفتم که رای بدم و در مدت این چند روز باقیمانده تا انتخابات قصد دارم وارد گود بشم! نمیدونم این بار چرا اینقدر احساس وظیفه میکنم ولی هر چی هست همین دیروز و امروز به این باور شخصی رسیدم که شرکت در انتخابات این دوره با تمام دورههای گذشته تفاوتهای اساسی داره. هر روز اخبار انتخابات رو اینجا خواهم نوشت، اگر وقت...
-
خاک ره یار
20 خرداد 1384 01:15
ای صـبــا نَـکهَتــــی از خــــاکِ رَه یار بیار بــبَر انــدوهِ دل و مُـــــژدهی دلـــدار بیار نُـکتـهی روحفــَزا از دهََـــنِ دوسـت بـــگـو نــامـهی خوش خَبر از عالَم اسرار بیار تـا مـعطـر کنـم از لـُطف نـسیم تــو مشــام شمـــهای از نَـفَـــحــات نَـفـس یار بیار بـه وفــای تــو کــه خـاکِ رَهِ آن یـــارِ عَــزیز...
-
جدیدترین تکبیتی از خودم!
15 خرداد 1384 23:58
ای که یک گوشهی چشمَت غَم عالَم ببَرد حیف باشد که تو باشی و مرا غَم ببرَد
-
ایرانی جماعت!
12 خرداد 1384 02:16
<< بیشتر آدمها، یا بُـنگاهی هستند، یا سـمسار>>!! این جملهای بود که چند وقت پیش یکی از دوستانِ قدیمی به من گفت. اون روز که این جمله رو گفت، مثالهائی برای من زد تا منظورش رو خوب درک کنم. اما امروز که دارم اینجا مینویسم دیگه خودم کاملاْ به این حرف اعتقاد دارم و میخوام از خودم دلایل و مثالها رو بگم. شما هم...
-
جان و دل
9 خرداد 1384 00:00
در دل و جان خانهکردی عاقبت هر دو را ویرانهکردی عاقبت من تو را مشغول میکردم دِلا یادِ آن افسانه کردی عاقبت یادِ آن افسانه کردی عاقبت یادِ آن افسانه کردی عاقبت خانهکردی در دل و جان عاقبت هر دو را ویرانه کردی عاقبت یادِ آن افسانه کردی عاقبت ای زِ عشقت عالمی ویران شده قصدِ این ویرانه کردی عاقبت یادِ آن افسانه کردی...
-
خال
6 خرداد 1384 18:13
خیالِ خالِ تو با خود به خاک خواهَم بُرد که تا زِ خالِ تو خاکم شوَد عَبیرآمیز ....... ....... ....... ....... ....... ....... ....... حافظ : حرف ْ خ ْ ۷ بار و حرف ْ آ ْ ۹ بار تکرار شده است. : حرکت فتحه ۵، حرکت کسره ۶ و حرکت ضمه ۴ بار بکار رفته است.
-
یارِ دبستانیِ من!
1 خرداد 1384 01:19
چون میدونستم متولد شَصته، چندبار دوستانه بهش گفته بودم مواظبباش شصتِ پات تو چشمت نَـره! انقدر گوش نکرد تا رفت و بالاخره همون دختر همکلاسی که اتفاقاْ اونهم متولد شصت بود چشمش رو گرفت و کورش کرد!. بعد از اینکه دوسال از همکلاسی بودن ما با اون دخترخانم میگذشت، یه روز از من پرسید: ْبه نظرت این خانمِ فلانی، چه جور...
-
مشورت با دیوونه!
21 اردیبهشت 1384 00:07
اگر بر جایِ من غیری گُزینَد دوست، حاکِم اوست حَرامَم باد اگر من جان بجای دوست بـُگزینم ---------- این بیت شعری که نوشتم هیچ ارتباطی با نوشتهای که دارم مینویسم نداره! اینهمه شعر با ربط نوشتیم کسی ازمون تعریف و تمجید نکرد، گفتیم یکبار هم بیربط بنویسیم! بگذریم، امروز صبح که رسیدم اداره دنبال یکی میگشتم که باهاش...
-
پراکنده از حافظ
12 اردیبهشت 1384 01:51
نَذر کردم گر ازاین غـم بدَرآیم روزی تا درِ میکده شادان و غزلخوان بروَم ------------- میلِ من سوی وصال و، قصدِ او سویِ فراق ترکِ کامِ خود گرفتم تا برآیَد کامِ دوست ------------- دَر دِلَـم بود که بیدوست نباشم هرگز چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود ------------- حدیثِ هولِ قیامت که گفت واعظِ شهر کنایتی بود که از...
-
و باز هم مرگ یک دانشجو
6 اردیبهشت 1384 01:53
مکان: بیمارستان مصطفی خمینی(ایتالیا) نزدیک میدان ولیعصر زمان: دوشنبه ۵ / ۲ / ۸۴ ساعت ۲۳ اتفاقی که برای دانشجویان دورهی فوق لیسانس و دکترای دانشگاه پلی تکنیک تهران افتاد. ........... جلوی در اصلی بیمارستان جمعیت زیاد بود، و این نشون میداد که باید اتفاقی افتاده باشه. با یک نگاه به چهرهی کاملاْ جوان جمعیت حاضر،...
-
سبوی عشق
5 اردیبهشت 1384 00:25
سرمَست اگر درآئی، عالَم بهَم برآید خاکِ وجود ما را، گرد از عَدم برآید گر پرتوی ز رویت، در کُنج خاطر اُفتد خلوت نشین جان را، آه از حرم برآید ..................... چون نقشِ غم ز دور ببینی شراب خواه تشخیص کردهایم و مداوا مقرر است ..................... سلطانِ غَم هرآنچه توانَد بگُو بکُُن من بُردهام به بادهفروشان پناه...
-
[ بدون عنوان ]
2 اردیبهشت 1384 01:40
اول اردیبهشت ماه، روز جهانی سعدی بر تمام کسانی که مثل من سعدی را دوست دارند مبارک باد ... عید عاشقان مبارک...... --------------- سلسلهی موی دوست، حلقهی دام بلاست هر که درین حلقه نیست، فارغ ازین ماجراست
-
زلیخای عاشق
29 فروردین 1384 23:26
ای یوسف، زلیخا را سرزنش و ملامت مَکُن... زنهار... زیرا او خـود مُکافاتی یافته که سختتر از آن نباشد، دردی بیقرار و درمان نـِـه، عشقی آشکار و پنهان نـِـه، سوزی سخت ظـاهـر و کِتمـان نـِـه، ملامتزدهی خلق و عُـذر زبـان نـِـه، او مستحق عفو و رحمت باشد، نَه مستوجِب جنگ و خصومت.... -------------------------------- تفسیر...
-
[ بدون عنوان ]
26 فروردین 1384 00:58
جلال طالبانی رئیس جمهور منتخب عراق در گفتگو با الشرقالاوسط: من تصور میکنم تغییرات خوبی در عراق صورت گرفته است و اوضاع بطور کلی تغییر یافته و عراق دیکتاتوری تبدیل به عراق دموکراسی شده و در چنین کشوری آزادیها و حقوق دموکراتیک برای همه افزایش یافته است. احزاب و جنبشهای سیاسی با آزادی کامل رقابت میکنند و من هیچ نگرانی...
-
بدون شرح!
21 فروردین 1384 08:32
آسایش دو گیتی، تفسیر این دو حرف است سیگار بعدِ چائی، چائی بعدِ سیگار! ---------------------------- پشت کامیونی که نزدیک یک قهوه خونه خراب شده بود نوشته بودند!
-
ای ساقی
18 اسفند 1383 08:01
بــِرسان باده که غم روی نمود، ای ساقی این شبیخون بلا باز چه بود، ای ساقی حالیا عکس دل ماست در آئینهی جام تا چه رنگ آوَرَد این چرخ کبود، ای ساقی دیدی آن یار که بستیم صد امید در او چون بهخون دل ما دست گشود، ای ساقی تشنهی خون زمین است فلک وین مَه نو کهنه داسی است که صد کشته درود، ای ساقی بس که شُستیم به خوناب جگر...
-
قطب عرفان
9 اسفند 1383 08:48
هر وقت که کتاب ارزشمند تذکرهالاولیای عطار نیشابوری رو میخونم، بخش مربوط به ابوالحسن خرقانی، یه لذت دیگه برام داره. بین هفتاد و چند عارفی که عطار توی این کتاب از اونها اسم برده و داستانهائی در بارهشون نوشته، هر بار بیاختیار سراغ این پیر بیسواد میرم و وقتی که میبینم چه جوری راحت با خدای خودش حرف میزده احساس عجیبی...
-
باد
25 بهمن 1383 08:09
دلیل خوب بازی نکردن ایران مقابل بحرین از زبان علی دائی : توپ جدید بود، بحرینیها به ما توپ نایک دادند، در صورتیکه همیشه ما با توپ آدیداس بازی کردیم. خیلی دوست داشتم توی زمین، به این آقای گلِ جهان، دوتا توپ آدیداس یکجا میدادند تا ببینم میخواد چیکار کنه!. آخه اگه رونالدینهو یا زیدان بگن توپ خراب بود یه چیزی، تو که...
-
تاکجا؟
18 بهمن 1383 09:29
دُزدانِ شبرو در طلب، از شَمع تَرسند ایعجب! تو شمع پیکر نیمشب، دلدُزد از اینسان تا کجا؟
-
عکس حرفهای
14 بهمن 1383 11:37
: عجب جنش خوبیه لامشّب! بژار یه دود دیگه بگیرم، الآن بلند میشم دیگه!.. : آخه رئیش، اون دو تا هم از صبح تا حالا تو نوبت نششتن...: باشه بابا، بژار یه چند تا دود بگیرم، عَوَژِش تو مجلش بیشتر بهت حال میدم!...: باشه بابا، عادل ژون فقط یه کمی تند باش زود بلند شیم بریم که خیلی کار داریم! باید چند تا نَـر و مادّه رو تشویب...
-
گنجشک کوچولو
12 بهمن 1383 12:45
دلم خیلی سوخت و خیلی گریه کردم وقتی شنیدم بچهی هشت ماههی یک خونواده- که اولین فرزندشون هم بوده- در اثر یک بیاحتیاطی، خیلیزود قفسِ تن رو خالی گذاشته و برگشته به همون جائی که چند ماه پیش از اونجا به امانت اومده بود... گنجشک کوچولوی ناز، که هنوز برای پرواز هم کوچولو بود، پر زده و رفته و قفس خالی تناش روی تخت اتاق...
-
ْْ ْیکیْْ ْ بود،،، هنوزم هست!...
5 بهمن 1383 12:48
ْیکیْ دو روزی میشه که بازنشسته شده و رفته و من هنوز نتونستم با رفتنش کنار بیام... میز کارش درست کنار میز من بود و این بیشتر داره منو اذیت میکنه... ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست حـال هجران تو چه دانـی که چه مشکل حالیست ْ ْیکیْ بود که وبلاگ منو آنلاین که چه عرض کنم، آنتایپ! میخوند و با تشویقها و...
-
دعوت کنید...
3 بهمن 1383 11:31
یکی منو به اُرکات دعوت کنه لطفاْ!... یعنی به ما نمیآد که عضو اُرکات باشیم؟؟؟
-
سرمست
28 دی 1383 13:08
سرمست اگر درآئی، عالم بههَــم بـرآید خــاکِ وجود ما را گــَرد از عَــدَم بــرآید گر پرتوی ز روُ یَـت، در کُنـج خــاطر اُفتَــد خلــوتنشینِ جـان را، آه از حَـرَم بـرآید گلدستهی امیــدی، برجـانِ عاشقان نِه تا رهــروانِ غـم را، خار از قَــدَم بـرآید گفتــی بکــام روزی با تـو دَمــی بــرآرم آن کــام برنیامد، ترسـم کـه...
-
کنسرت سراج
16 دی 1383 16:51
کنسرت سیدحسامالدین سراج به همراهی ارکستر جاویدان مدیر و سرپرست کنسرت: سوشیانت عازمیخواه رهبر ارکستر: مجید مهرور تاریخ: پنج شنبه ۱۷/۱۰/۸۳ ... جمعه ۱۸/۱۰/۸۳ زمان: ساعت ۱۸ مکان: کرج - بلوار باغستان - ورزشگاه انقلاب ---------------------- بعد از یکسال، بازهم چشم ما به جمال آقای سراج روشن خواهد شد... قبلاْ گفته بودم که...
-
سوتی!!!
12 دی 1383 11:38
چند روز پیش یکی از رفقا، میخواست در بارهی فوتبال حرف بزنه، رسید به تیم ملی فرانسه و گفت: اون یارو مو بلنده اسمش چی بود؟؟؟ ْدوگاری بود، سهگاری بود، سیگاری بود!!! ْکُلی بیچاره رو مسخره کردیم... بنده خدا منظورش ْکریستف دوگاریْ بازیکن قدیمی تیم ملی فرانسه بود... امروز صبح وقتی از توی اینترنت داشتم خبر ورزشی رو میخووندم،...
-
عشق و خاکستر
9 دی 1383 13:01
خوب میدانستم که این دل، فقط وقتی با من سازِش میکند، که سازَش را برای عشق و عاشقی کُوک کرده باشند ........... وگرنه اهل سازش نبوده و نیست و نخواهد،،، شاید شد!! همین دیروز بود.... آ ن روزهایی که عاشق نبود و کاری به کارم نداشت... آتشی بود اما نه در کار سوختن، نه در کار ساختن... در زیر خاکستر بود، اما در هوس یک آتشبازی...
-
کدام دل؟
5 دی 1383 16:39
گفتم لـبِ تـو را، کـه دل مـن تـو بُــردهای گُفتا کُدام دل؟ چه نشان؟ کِی؟ کُجا؟ که بُرد؟ سودا مَپَز که آتشِ غم، در دلِ تو نیست مــا را غـم تـو بـُرد بـه سـودا، تـو را کــه بــُرد؟ سعدی
-
پرواز بچهها
29 آذر 1383 09:00
لاکپشتها هم پرواز میکنند ... فیلمی بسیار زیبا از بهمن قبادی در بارهی زندگی بچههای کردستانِ عراق و البتّه پیرمردهاشون، چون تو این فیلم همه آدمها، یا بچه بودند و یا پیرمرد! اصلاْ قصد نقد فیلم رو ندارم چون هیچ مهارتی در این کار در خودم نمیبینم، ولی فقط دوست دارم چند تا نکته که تو داستان برام خیلی پررنگ بود بهشون...
-
نوبت عاشقی
22 آذر 1383 16:22
گفتم آهن دلی کنم چندی نَدَهَم دل به هیچ دلبــندی ســعدیا دورِ نیکنــامی رفت نوبت عاشقیاست یکچندی ------------------------------------------------------ هرآنکسی که درین حلقه نیست زنده به عشق برَ او نمُــرده بـه فــتــوایِ مــن نَمــــاز کُنید.......حافظ ------------------------------------------------------ سرائی را...